علی آقاعلی آقا، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 19 روز سن داره

من و پدر و پسر

شب بیداری

علی جونی یه دو هفته ایی هست که شب بیدار شده روزا هم اونقدر سنگین میخوابه که اگه بمب بغلش منفجر بشه چشماشو باز نمیکنه ببینه رو تشکشه یا موج انفجار گرفتش  امان از دست این پسمل عسل عاشقتم گل پسرم ...
9 خرداد 1392

مامان جو گیر

خدا آدمو جو گیر نکنه!!!!!! دیروز به بابایی دستور خرید 6 کیلو سبزی کوکویی و 6 کیلو سبزی خورشتی رو دادم وقتی بابایی با سبزیا برگشت قیافه ی مامان دیدنی بود  خلاصه با اینکه کمک داشتم یه 4 - 5 ساعتی طول کشید تا جمع و جورش کردیم حالا اینا به کنار اجسام پروازی توی سایز و شکلای مختلف خونه رو ور داشته بودن  کفشدوزک دیدم هم قد خودممم ولی خوب درس عبرت شد واسم که دیگه جو گیر نشم بعد تمیز کاری سبزیا توی اتاق علی آقا قرار گرفت تا آبش خشک بشه و بدیم واسمون خرد کنن ...
7 خرداد 1392

غلت زدن

علی جونم اولین تلاش موفقیت آمیزشو برای غلت زدن انجام میده... علی آقا شبا بیداره روزا میخوابه مامانش که کم کم داره خل میشه از بس شب و روز بیداره با شازده کوچولو صبح تا شب در حال خمیازه کشیدنه  نصف شبی دیدم پسرمون حسابی در حال تلاشا منم کنجکاو که ببینم ایراد کار کجاست نه شیر میخوره نه مشکل پوشکی داره  یهو علی آقا با یک حرکت فشار فشوری استراتژیک تغییر موضع داد و به یه پهلو چرخید و لا لا شد  حالا من موندم و یه دنیا سوال بیجواب!!!! این رخداد تاریخی 5 خرداد به وقوع پیوست ...
6 خرداد 1392

چقدر بچه ها زود بزرگ میشن!

من قبل از تولد علی یه عالمه لباس واسش گرفتم ولی خیلی هاشونو یه بار به زور پوشید از بس این بچه ها زود رشد میکنن یه سری از لباساشو که اصلا یادم رفت تنش کنم بعدا که یهو یادم اومد و تنش کردم دیدم ای داد بی داد کوچولو شده که!!!! این دست علی توی دو ماهگیشههههه!!!!!!! ...
4 خرداد 1392

تفکر

این ژست علی کاملا طبیعی هستش و خودش اینجوری فیگور گرفته!!!!   ...
1 خرداد 1392

آزمایش تیروئید

علی جونم چون کم وزن بود دو بار آزمایش تیروئید داد مامان فدای پاهای کوچولوت بشه عزیزکم علی آقا 5 روزهست ...
30 ارديبهشت 1392